یوهان گوته

یوهان گوته

یوهان گوته (Johann Goethe)

یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، محقق، انسان‌شناس، فیلسوف و سیاست‌مدار آلمانی بود. او یکی از کلیدهای اصلی ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسم به شمار می‌رود. در معیار‌های مختلف ارزیابی IQ، وی امتیاز ۲۱۰ تا ۲۲۵ را کسب کرده است.

وی یکی از مردان بزرگ فرهنگی قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا و یکی از افراد برجسته‌ی ادبیات جهان محسوب می‌شود. گوته آلمانی، شکسپیر انگلیسی، هومر یونانی، و دانته ایتالیایی را چهار رکن ادبیات اروپا می‌دانند. خانه یوهان ولفگانگ فون گوته در مجموعه سنت‌گرایی وایمر قرار دارد.

از آثار شاخص گوته می‌توان به اگمونت، نغمه‌های رومی، فاوست، تئوری رنگ‌ها، سفرنامه ایتالیا، رنج‌های ورتر جوان، ایفنی ژنی و دیوان غربی-شرقی اشاره کرد.

آلبرت اینشتین

آلبرت اینشتین (Albert Einstein)

آلبرت آینشتاین به تلفظ صحیح آلمانی، ولی معروف به انیشتن، انیشتین و اینشتین در ایران (زاده ۱۴ مارس ۱۸۷۹ – درگذشته ۱۸ آوریل ۱۹۵۵) فیزیک‌دان نظری آلمانی بود. او بیشتر به خاطر نظریه نسبیت و به ویژه برای هم‌ارزی جرم و انرژی (E=mc۲) (که از معروف‌ترین روابط فیزیک بین غیرفیزیک‌دان‌هاست) شهرت دارد. علاوه بر این، او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمده‌ای داشت. ضریب هوشی اینشتین برابر با ۲۰۵ تا ۲۲۵ در معیار‌های متفاوت معیین شده است.

اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیزیکدانانی شناخته می‌شود که به این جهان پا گذاشته‌اند. در فرهنگ عامه، نام «اینشتین» مترادف هوش زیاد و نابغه شده‌ است.

 لئوناردو داوینچی

 لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci)

لئوناردو دی سر پیرو داوینچی، دانشمند، نقاش، مجسمه‌ساز، معمار، موسیقی‌دان، ریاضی‌دان، مهندس، مخترع، آناتومیست، زمین‌شناس، نقشه‌کش، گیاه‌شناس و نویسنده ایتالیایی دوره رنسانس بود. نبوغ او شاید بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده است. لئوناردو معمولا بعنوان نمونه‌ی بارز یک مرد رنسانس معرفی می‌شود. از او به طور گسترده بعنوان بزرگترین نقاش تاریخ یاد می‌کنند. عده‌ای نیز او را با استعدادترین شخصی می‌دانند که تا کنون در این جهان زندگی کرده است. ضریب هوشی داوینچی وابسته به عوامل مختلف بین ۱۸۰ تا ۲۲۰ ارزیابی شده است.

عده‌ای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی اثر انگشت بازسازی شده‌ی وی، او را دارای ریشه‌ی عربی و اهل خاورمیانه برشمرده‌اند. وی فردی بی‌نهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشت‌هایی که بالغ بر هزاران صفحه هستند، ثبت کرده است. او طرح‌های مبتکرانه‌ای را برای ساخت سلاح‌هایی مانند توپ‌های بخار، ماشین‌های پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.

داوینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر به‌شمار می‌رود. یکی از طرح‌های ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت داوینچی معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحی‌های خود یادداشت‌هایی را نوشته است، که آنها را فقط در مقابل آینه می‌توان خواند. شهرت جهانی داوینچی بیشتر به‌خاطر نقاشی‌های شام آخر و مونالیزا است. مارکو روسکی درباره او می‌گوید:

در حالی که گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد لئوناردو وجود دارد، چشم‌انداز او از جهان اساساً منطقی است و نه اسرار آمیز و این که روش‌های تجربی به کار گرفته شده او برای زمان خودش غیرمعمول بود.

آیزاک نیوتن

آیزاک نیوتن

آیزاک نیوتن (Isaac Newton)

سِر ایزاک نیوتن، فیزیک‌دان، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، فیلسوف و شهروند انگلستان بوده‌ است. وی در سال ۱۶۸۷ میلادی شاهکار خود «اصول ریاضی فلسفه‌ی طبیعی» را به نگارش درآورد. در این کتاب، او مفهوم گرانش عمومی را مطرح ساخت و با تشریح قوانین حرکت اجسام، علم مکانیک کلاسیک را پایه گذاشت. از دیگر کارهای مهم او بنیان‌گذاری حساب دیفرانسیل و انتگرال است. ضریب هوشی نیوتن بین ۱۹۰ تا ۲۰۰ در معیار‌های مختلف برآورد شده است.

نام نیوتن با انقلاب علمی در اروپا و ارتقای نظریه‌ی خورشید-مرکزی پیوند خورده است. او نخستین کسی است که قواعد طبیعی حاکم بر گردشهای زمینی و آسمانی را کشف کرد. وی همچنین توانست برای اثبات قانون‌های حرکت سیاره‌های کپلر برهان‌های ریاضی بیابد.

نیوتن چگونگی حرکت اجسام را در قالب سه قانون توصیف کرده‌ است. این قوانین آن‌قدر همه‌فهم و آشکارند که امروزه کسی گمان نمی‌برد نیازی به کشف شدن داشته باشند. با این حال نیوتن نخستین کسی بود که با نبوغ خود به وجود آن‌ها پی‌برد و چیستان حرکت جسم را حل کرد. مجموعهٔ قوانین سه‌گانه‌ی حرکت و قانون گرانش عمومی، اساس و شالوده‌ی فناوری مدرن هستند و با وجود پیدایش فرضیه‌های تازه‌تر از اهمیت آن‌ها کاسته نشده‌ است.

 جیمز ماکسول

 جیمز ماکسول (James Maxwell)

جیمز کلرک ماکسول، از فیزیکدانان بریتانیایی بود. ماکسول، نظریه الکترومغناطیس در مورد الکترودینامیک را کامل کرد که این فرمول‌بندی ریاضی به نام خود او معادله‌های ماکسول نامگذاری شده است. این معادله‌ها وجود موج‌های الکترومغناطیسی را پیشبینی می‌کردند. بنابراین ماکسول نظریه‌ای توسعه داد که تئوری ذرّه‌ای بودن خاصیت نور را توسط آیزاک نیوتون، مورد تناقض قرار می‌داد. IQ ماکسول بین ۱۹۰ تا ۲۰۵ در معیار‌های مختلف تعیین شده است.

اثبات خاصیت موجی نور بعدها توسط هاینریش رودلف هرتز به انجام رسید و امروزه مبانی سیستم اطلاع‌رسانی مانند، رادیو، تلویزیون، تلفن همراه، شبکه بیسیم و حتی تندپز را تشکیل می‌دهد. او اولین کسی بود که تشخیص داد نور از امواج الکترو مغناطیس تشکیل شده و شکل گیری امواج الکترو مغناطیسی امروزی را پیش بینی کرد.

 رودلف کلاوزیوس

 رودلف کلاوزیوس (Rudolf Clausius)

رودلف یولیوس امانوئل کلاوزیوس، فیزیکدان و ریاضیدان آلمانی یکی از سه عضو گروه سه نفری دانشمندان بزرگ واضع ترمودینامیک است که شاید بزرگ‌ترین همه اکتشافات علمی قرن نوزدهم باشد. IQ وی برابر با ۱۹۰ تا ۲۰۵ در معیار‌های متفاوت اندازه گیری شده است.

اولین اثر او در سال ۱۸۵۰ منتشر شد و آنگاه یک سلسله اکتشافات جدید تا سال ۱۸۶۲ در پشت سر آن به وجود آمد و در سال ۱۸۶۴ از مجموعه آنها کتابی به نام تئوری مکانیک حرارت تشکیل شد که دانش ترمودینامیک را بر مبانی خود مستحکم کرد. وی همچنین جزء اولین دانشمندانی بود که به تبادل مستمر مولکول و اتم اشاره کرد، همین موضوع بعدا پایه و اساس نظریه تفیکیک الکترولیتی (تفکیک مولکول با اتم‌های باردار یا یون) شد.

 نیکلاس کوپرنیک

 نیکلاس کوپرنیک (Nicolaus Copernicus)

نیکلاس کوپرنیک، ستاره‌شناس، ریاضیدان و اقتصاددانی لهستانی بود که نظریه خورشید مرکزی منظومه شمسی را بسط داد و به صورت علمی درآورد. وی پس از سال‌ها مطالعه و رصد اجرام آسمانی به این نتیجه رسید که بر خلاف تصور پیشینیان زمین در مرکز کائنات قرار ندارد، بلکه این خورشید است که در مرکز منظومه شمسی است و سایر سیارات از جمله زمین به دور آن در حال گردشند. ضریب هوشی کوپرنیک برابر با 160 تا 200 ارزیابی شده است.

نظریه انقلابی کوپرنیک یکی از درخشان‌ترین کشفیات عصر رنسانس است که نه فقط آغازگر ستاره‌شناسی نوین بود، بلکه دیدگاه بشر را درباره‌ی جهان هستی دگرگون کرد. کوپرنیک تقریباً چهل سال برای تکمیل پژوهش‌های اخترشناسی خود وقت صرف کرد و تا اواخر عمر خود از چاپ کامل نظرات خارق‌العاده خویش خودداری کرد و تنها در سال ۱۵۴۳ بود که گفتار درباره چرخش کرات سماوی او انتشار یافت.

افکار موجود در کتاب کوپرنیک بنیادی‌تر از آن بود که بتوان آنها را جدی گرفت، یک نسخه چاپ شده از آثارش درست قبل از مرگ در بستر بیماری بدست او رسید. چون او در این آزمایش بیش از ۷۰ سال سن داشت و مفلوج و تقریباً نابینا بود، بعید به نظر می‌رسید که موفق به دیدن این اثر بزرگ چاپی شده باشد. اثری که او برای خلق و ایجاد آن تمام عمرش را صرف کرده بود. چند روز پس از انتشار کتابش بدون آنکه بداند چه خدمت ارزنده‌ای به جهان بشریت کرده، دار فانی را وداع گفت. سرانجام پس از گذشت ۱۵۰ سال از مرگش دانشمندان اندیشه‌های او را پذیرفتند. امروزه بیش از چهار سده پس از مرگش، یکی از بزرگترین‌ها در قلمرو دانش به شمار می‌رود.

 گوتفرید لایبنیتس

 گوتفرید لایبنیتس (Gottfried Leibniz)

گوتفرید ویلهلم فون لایب‌نیتس، فیلسوف، ریاضیدان و فیزیک‌دان آلمانی بود که همچنین نقش به‌سزایی را در سیاست اروپایی زمان خویش بازی کرده است و مقام بالایی نیز در تاریخ فلسفه و تاریخ ریاضی داراست. ضریب هوشی وی بین ۱۸۵ تا ۲۰۵ ارزیابی شده است.

لایبنیتس، محاسبات دیفرانسیل و انتگرال را همزمان ولی کاملاً مستقل از آیزاک نیوتن به دست آورد و علامت‌هایی که وی در این محاسبات استفاده می‌کرده است، هنوز هم به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند. (به طور مثال نماد dy/dx برای مشتق تابع f در x)

وی از بزرگترین فیلسوفان عصر خرد و روشنگری محسوب می‌شود. در مکانیک کلاسیک، او بر این عقیده بود که فضا و مکان نسبی هستند، در حالی که نیوتون بر عقیده خودش مبنی بر مطلق بودن زمان و مکان اصرار می‌ورزید. لایبنیتس دارای وسعت نظر بود و می‌کوشید تمام مسالک و معتقدات بشری را باهم سازش دهد و با اینکه هواخواه دکارت بود از او کورکورانه پیروی نمی‌کرد و می‌گفت :«فلسفه دکارت به منزله دهلیز حقیقت است، از آن باید وارد شد اما نباید آنجا متوقف ماند.» با اینکه لایبنیتس تالیفات زیادی داشت از او فقط دو کتاب باقی‌مانده است. یکی به نام «شعور انسان» و دیگری به نام «خداجویی» و هر دوی این کتاب‌ها هم به زبان فرانسه نوشته شده است.

 ویلیام سیدیس

 ویلیام سیدیس (William Sidis)

ویلیام جیمز سیدیس، کودک نابغه آمریکایی بود که توانایی خارق‌العاده‌ای در یادگیری زبان ها و ریاضیات داشت. وی با ضریب هوشی معادل ۲۵۰ تا ۳۰۰ به عنوان یکی از باهوش‌ترین انسان‌های تمام اعصار شناخته می‌شود (از آن زمان تا کنون معیارهای اندازه گیری ضریب هوشی تغییر یافته است.)

سیدیس در ۲ سالگی می‌توانسته به راحتی روزنامه نیویورک تایمز را بخواند و حروف را در هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی تایپ کند. او در نه سالگی قصد وارد شدن به دانشگاه هاروارد را داشت اما این دانشگاه به دلیل  کم سن بودن او تا ۱۱ سالگی، سیدیس را به دانشجویی نپذیرفت.

گفته شده که توانایی صحبت کردن به ۴۰ زبان و لهجه متفاوت را داشته است. وی آنقدر زیر ذره بین رسانه‌ها قرار گرفته بود که در نهایت خلوت نشین شد و از شهری به شهری دیگر تحت نام‌های متفاوت سفر می‌کرد. در سن ۴۶ سالگی به دلیل سکته مغزی، درگذشت.

توماس یانگ

توماس یانگ

توماس یانگ (Thomas Young)

توماس یانگ، یکی از بزرگترین فیزیکدانان قرن هجدهم و نوزدهم بود. او با آزمایش مهمی که به آزمایش یانگ معروف است موجی بودن نور را اثبات کرد. او به «یانگ اعجوبه» معروف شد. زیرا در ۲ سالگی خواندن می‌دانست و در هشت سالگی به تنهایی به آموختن ریاضی پرداخت و در ۹ سالگی شروع به یادگیری زبان‌های فرانسوی – ایتالیایی – عبری – عربی و فارسی کرد به طوری که در ۱۴ سالگی این زبان‌ها را یاد گرفته بود. ضریب هوشی وی بین 185 تا 200 اندازه گیری شده است.

یانگ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشکی گذرانید و به سال ۱۷۹۹ دکترای پزشکی خود را گرفت و در انستیتوی سلطنتی لندن مشغول به کار شد. او مطالعات خود را بر روی ساختمان چشم و ماهیت نور متمرکز کرد و اولین تئوری خود را درباره تطابق در بینایی مطرح کرد. بر طبق این تئوری برای آن که تصویر اجسامی که در فواصل متفاوت قرار دارند بر روی شبکیه تشکیل گردد شعاع انحنای عدسی چشم تغییر می‌کند. وی همچنین اولین شخصی بود که شیوه درک رنگ توسط چشم‌ها را متوجه شد.